یک نفر با تلفن شکایت کرد... (البته شکایت تلفنی اعتبار قانونی و قضایی ندارد؛ ولی ما میپذیریم ـ تا بیش از این اسباب رنجش همسفران و همکاروانیان را فراهم نکنیم!) بله، میگفت: همه جا گفتهای یا نوشتهای «پسرم؛ نورچشمم!» یک بار هم من ندیدهام و نه شنیدهام که بگویی «دخترم»!
اولاً ما ولایتیها تا آنجا که ممکن است سعی میکنیم اسم خواهر و مادرمان را پیش غریبهها نبریم!
ولی برای دلخوری تو صبیهٔ نورچشمی ندیده، از امروز «پسرم» و «دخترم»، و مزایای قانونی و غیر قانونی آن را قد هم تقسیم میکنیم!
خوب شد؟! رفع کدورت شد؟!