یك بعد موضوع این است كه میگوییم: چون فلان نویسنده نتوانسته است از كادر چهاردیواری ذهنی خود فراتر برود؛ چون نتوانسته است لااقل از بالای دیوار نگاهی هم به آن سوی دیوار بیفكند؛ و چیزی را ببیند كه متفاوت با دیدههایی است كه یك عمر به صورت تكرار در حیطهٔ حصار قالب ذهنی خود دیده است؛ قابلیت تأمل و توجه را ندارد!
آنچه گفتیم، از بعد نویسنده و عرضهكننده است. اما، به نظرم در این گونه روابط، آنچه مهم است خواننده است. نحوهٔ نگرش خواننده بسیار مهمتر از نحوهٔ عرضهٔ موضوعات و مسایل است به وسیلهٔ نویسنده! اگر شنونده یا خواننده استعداد و ظرفیت دریافت داشته باشد؛ و به عبارت دیگر اگر كور و كر نباشد، در یك رابطهٔ صحیح با همه چیز، از جمله با چیزهایی خواهد بود كه بر او عرضه میشود. اگر چیزی كه بر او عرضه میشود، صحیح باشد، از صحیح بودن آن بهرهور میشود؛ و اگر ناصحیح باشد، همان ناصحیح بودن برای وی مفید و آموزنده است.
به نظرم این اشارهٔ قرآن مربوط به همین موارد است. «اینها كور و كراند»، یعنی ظرفیت و استعداد دریافت صحیح قضایای زندگی را ندارند. و لال بودن نیز بدان معنا است كه استعداد گفتن، و به طور كلی عرضه كردن چیزی صحیح و مفید را به انسانهای دیگر ندارند. و به عبارت اساسیتر، استعداد و ظرفیت فایدترسانی ـ فایدت به لحاظ آگاهكنندگی، در آنها نیست. (و چه نكتهٔ ظریف و عمیقی در این اشاره هست. من زبان فیزیكی و قدرت تكلم دارم؛ ولی لالم ـ و خودم نمیدانم ! بعد از اینكه ذهن به یك قالب اعتباری رفت و جایگاه توهم قرار گرفت، هرچه بگوید (جز در زمینهٔ علم) تكرار توهم است ـ توهماتی كه دیگران به صورت یك قالب هویتی در ذهنش نشاندهاند! در این صورت او زبان دیگران است؛ نه خودش؛ اصالت خودش لال و بیزبان است!
۱ نظر:
در واقع در صورتی که انسان خود را از هویت عرضی رها کند بدون دغدغه و در فضای امن هستی قادر به مواجهه با هر شری نیزخواهد بود
ارسال یک نظر
» ابتدا نظر یا مطلب خود را نوشته، سپس از قسمت "انتخاب يک هويت" گزینهٔ "نام/آدرس اینترنتی" را انتخاب کرده و نام خود (یا نامی مستعار) را بنویسید.
سپس بر روی "ارسال نظر" کلیک کنید.
» لطفاً فقط درباره این یادداشت بنویسید. برای امور دیگر از صفحهٔ تماس استفاده نمایید.