(شاید مطلبی شبیه به این را قبلاً گفتهایم): هیچ انسانی مستقیماً و از روی خودخواستگی راغب به حفظ و استمرار یك مقدار توهم بیبنیاد، بیریشه و متزلزل ـ به عنوان «من» و «هویت من» نیست! هر فرد عمله و مباشر دیگری است در حمل آن! من آن را از تو طلب میكنم؛ تو از حسن طلب میكنی؛ حسن از حسین...
اگر ما از خودباختگی نسبت به طلب اعتباری یكدیگر خارج بشویم، خود را ملزم به حمل چنان پدیدهی توهمی و تباهكننده و پر ادبار نمیكنیم!
خروج از خودباختگی حكم این تمثیل را دارد كه گویی همهی انسانهای كرهی زمین جز تو یك نفر مردهاند! (متوجه ارتباط این موضوعات هستی؟!) تو «خود»، یعنی عامل بدبختی و ادبار را به خاطر خود آن نمیخواهی؛ بلكه آن عامل، یعنی «خود» یك بدهی توهمی به دیگران است! تو اگر از خودباختگی خارج گردی، نه خود را بدهكار میدانی، و نه در نتیجهی یك پدیدهی توهمی را در ذهنت میسازی ـ و نه همهی عمر در احساس ترس و تزلزل ناشی از بیریشه بودن آن به سر میبری! خودباختگی به تو القاء و دیكته میكند كه «باید چیزی را كه دیگران میخواهند تو نیز بخواهی!»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
» ابتدا نظر یا مطلب خود را نوشته، سپس از قسمت "انتخاب يک هويت" گزینهٔ "نام/آدرس اینترنتی" را انتخاب کرده و نام خود (یا نامی مستعار) را بنویسید.
سپس بر روی "ارسال نظر" کلیک کنید.
» لطفاً فقط درباره این یادداشت بنویسید. برای امور دیگر از صفحهٔ تماس استفاده نمایید.